به گزارش سايت خبري سلام لردگان به نقل از خبرگزاري فارس- طي چند سال گذشته و به خصوص پس از دستيابي ايران به توان بالاي موشکي در سطح هدف قرار دادن اهداف راهبردي دشمنان نظام جمهوري اسلامي، موازنه نظامي در سطح منطقه دچار چالشهاي چشمگير و تغييرات بزرگي شد.
از اواخر دهه هفتاد به اين سو با عملياتي شدن موشکهاي نسل دوم ايران همانند موشکهاي خانواده شهاب، موشک سجيل و همچنين توانمندي هدفگيري نقطهاي اهداف با موشکهاي فاتح و خليج فارس توان ايران براي تلافي هرگونه حمله ناگهاني به مواضع حساس نظامي و يا هستهاي به شدت افزايش يافته است.

موشک شهاب
اين توان بالا به خصوص پس از لشکرکشي نظامي ايالات متحده آمريکا به منطقه خليج فارس و قرار گرفتن پايگاهها، تجهيزات و نيروهاي آمريکايي در بُرد موشکهاي ايراني اهميتي بسزايي براي ايجاد يک بازدارندگي راهبردي را ايفا کرده است.
از سوي ديگر رژيم صهيونيستي به عنوان قدرتي که همواره تلاش ميکند با استفاده از توانمندي خود در حوزه نيروهاي هوابرد که به دليل کمکهاي بيدريغ ايالات متحده ايجاد شده است با نيروي بازدارندهاي روبهرو شده که مانع هرگونه تهاجم احتمالي در طول 10 سال گذشته با وجود تمام تهديدات شده است.
*پاتريوت و هيتس در مقابل سجيل و شهاب
در مقابل، طي چند سال گذشته شاهد سرمايهگذاري گسترده ايالات متحده آمريکا و رژيم صهيونيستي براي ايجاد يک چتر حفاظتي در مقابل موشکهاي بالستيک ايران بودهايم که از اين جمله ميتوان به تقويت و ايجاد سپر دفاع موشکي موسوم به هيتس و پيکان در رژيم صهيونيستي و استقرار رادارهاي باند ايکس در ترکيه، صحراي نقب و همچنين قطر و استقرار موشکهاي پاتريوت و تاد در نقاط مختلف اشاره کرد. با اين حال موفقيت در هرگونه حمله به مواضع رژيم صهيونيستي و ايالات متحده وابسته به پنهان نگه داشتن موضع احتمالي شليک و ايجاد توان مقابله مجدد است.

شليک موشک سجيل
سردار سرلشکر محمدعلي جعفري فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي اخيرا در حاشيه کنگره شهداي علمي که در تهران برگزار شد، با اشاره به توان موشکي سپاه و تاثير آن در ايجاد بازدارندگي، گفت: «روشهايي که ما براي نگهداري و شليک موشکهاي خود استفاده ميکنيم، به صورت ناهمطراز و شبيه کاريست که حزبالله لبنان در جنگ 33 روزه کرد.»
اين گزارش در حقيقت مروريست کوتاه بر آنچه حزب الله در نبرد با ارتش صهيونيستي بکار گرفت و مقايسه آن با اقدامات و برنامههاي موشکي جمهوري اسلامي ايران در مواجهه با تهديدات احتمالي.
*غافلگيري رمز اصلي موفقيت
يکي از اصول مهم در موفقيت هر حمله متقابل موشکي و سردرگم کردن سيستمهاي دفاعي دشمن ايجاد سلسله حملات موشکي به صورت غافلگيرانه و در حجم انبوه است.
البته در کنار اين نبايد به اين نکته بيتوجه بود که شناسايي دقيق محل پرتاب موشک و محاسبه نقطه دقيق فرود آن ميتواند کمک شايان توجهي به مقابله مؤثر با آن کند.
از همينرو يکي از مهمترين اولويتهاي هر سيستم دفاعي براي مقابله مؤثر با حملات موشکي شناسايي دقيق مواضع شليک است؛ راهبردي که تاکنون به صورت جدي در قالب شناساييهاي هوايي و عسکبرداريهاي فضايي به وسيله ماهوارههاي جاسوسي به دقت پيگيري ميشود. در نقطه مقابل ايجاد نوعي جنگ نامتقارن و استقرار استتار شدن سيستمهاي تهاجمي ميتواند تدابير گران قيمت دشمن را به راحتي خنثي کند.

موشک سجيل
*وقتي موشک هاي چندصد دلاري سيستمهاي دفاعي چندصد ميليون دلاري را خنثي ميکند
شايد در طول 10 سال گذشته يکي از مهمترين تجربههاي عملي در خصوص رويارويي يک نيروي هوايي متعارف و سيستمهاي دفاع موشکي با يک نيروي مهاجم بالستيک، جنگ 33 روزه در سال 2006 بود.
در اين نبرد، رژيم صهيونيستي با تکيه بر نيروي هوايي مدرن خود که متشکل از جنگندههاي آمريکايي و همچنين بمبهاي هدايت ليزري به همراه سيستم دفاع موشکي بود به شدت با بمباران سريع نقاط گوناگون لبنان در تلاش بود تا ضمن تخريب توان موشکي حزبالله، از هدف قرار گرفتن شهرها و مناطق صنعتي نظامي خود و همچنين اجراي عمليات زميني در خاک لبنان حمايت کند.
در نقطه مقابل، نيروهاي حزبالله مجهز به موشکهاي کوتاه برد کاتيوشا، فجر3، فجر 5 و همچنين زلزال در صدد بودند که با مقابله مؤثر و هدف قرار دادن اهدافي در عمق خاک اسرائيل و تحميل هزينه سياسي و نظامي هنگفت، رژيم صهيونيستي را وادار به عقبنشيني کنند.

آماده سازي موشک براي شليک توسط رزمندگان حزبالله
در طول جنگ با وجود بمبارانهاي مداوم و عملياتهاي شناسايي توسط هواپيماهاي بدون سرنشين بر فراز خاک لبنان نيروي هوايي اين رژيم توانايي انهدام بخش مؤثري از توان موشکي حزبالله را نيافت.
به ياد بياوريد که پس از شليک چند فروند موشک حزبالله از منطقهاي مثل «بنت جبيل» يا «مارونالراس»، جنگندههاي ارتش صهيونيستي بلافاصله پس از شناسايي مناطق، آنجا را با خاک يکسان ميکردند؛ بلافاصله گزارشگر تلويزيون اسراييل در منطقه حاضر ميشد و اعلام ميکرد که مواضع موشکي حزبالله از بين رفت اما هنوز گزارش به انتها نرسيده بود که مجددا موشکهاي حزبالله دقيقا از همان مناطق، به سمت سرزمينهاي اشغالي شليک ميشد.
*شليک تا روز آخر
استفاده از تدابير جنگ نامتقارن همچون حمل موشکها توسط نفر به مواضع شليک و عدم استفاده از خودروهاي متحرک، استفاده از تونلهاي زيرزميني براي حمل و نقل تجهيزات موشکي و همچنين اختفاي صحيح مهمات موجود به صورت جدا از هم و بعد سر هم کردن آنها در موضع شليک، امکان شناسايي مؤثر را از نيروي هوايي رژيم صهيونيستي سلب کرد و به همين دليل تا آخرين روز جنگ، موشکهاي حزبالله به صورت مداوم شهرهاي شمالي رژيم صهيونستي را هدف قرار ميدادند.

استقرار سامانههاي راکتانداز حزبالله
اين مسئله جدا از به وجود آوردن هزينه هنگفت نظامي و اقتصادي، باعث ايجاد فضاي ناامن رواني و فرار بيش از يک ميليون شهرکنشين صهيونيست از مناطق اشغالي شد که عملاً اين رژيم را پس از 33 روز وادار به عقبنشيني از حملات مداوم هوايي خود کرد.
اين نبرد نشان داد که استفاده از تدابير مؤثر در پنهان کردن مواضع شليک تا چه اندازه ميتواند از انهدام موشکهاي شليک شده توسط سيستمهاي دفاعي جلوگيري کند.
* افزايش موشکهاي حزبالله زير گوش اسراييل
همه اين اقدامات زماني بيشتر جلب توجه ميکند که بدانيم، حزبالله نه تنها در منطقه نبرد با اسراييل بلکه در داخل کشور لبنان نيز موانع بزرگي همچون دولت وقت را در مقابل خود ميديد که اين موانع بزرگ کار را براي ورود و نگهداري موشکها به داخل مناطق جنوبي لبنان سخت ميکرد.
براي همين بود که رژيم صهيونسيتي در اولين روزهاي جنگ 33روزه اقدام به هدف قرار دادن زيرساخت، پلها و راههاي ارتباطي حزب الله با بيرون (بخصوص سوريه) کرد تا در همان ابتدا راه را بر ورود موشکها و تجهيزات بيشتر ببندد.
اما اين تقابلها نه تنها از تعداد موشکهاي حزبالله نکاست، بلکه بعدها سيد حسن نصرالله دبيرکل اين حزب اعلام کرد اگر جنگ باز هم طول ميکشيد، به اندازه لازم موشک براي شليک در اختيار داشتيم.
وي همچنين در يکي از سخنراني هاي خود در مراسم گراميداشت سردار شهيد عماد مغنيه اعلام کرد: اگر آن روز چندهزار موشک در اختيار حزبالله بود؛ امروز هزاران هزار موشک را در اختيار داريم.
اينها نشان ميدهد که فرماندهان حزبالله از پيچيدهترين روشها براي ورود و نگهداري موشکهاي خود استفاده ميکردند؛ آن هم در محيطي که بيشترين ناامني را براي اين حزب به دليل گروها و فرقههاي مختلف، مزدوران و دستگاههاي جاسوسي اسراييل بوجود آورده بودند.
*موشکهاي بزرگتر و زميني براي مانور بيشتر
اين راهکار به صورت جدي از سوي نيروهاي استراتژيک جمهوري اسلامي ايران مورد استفاده قرار ميگيرد و از آنجا که پهنه سرزميني قابل استفاده براي نيروهاي نظامي ايراني بسيار گستردهتر از خاک لبنان (البته براي حزبالله، تنها جنوب لبنان) است عملاً امکان هرگونه شناسايي مواضع پيش از شليک موشک را براي عامل شناسايي مشکل و حتي غيرممکن ميکند.
با توجه به اندازه و حجم بالاي موشکهاي ايراني از جمله شهاب 3، سجيل و موشک قدر و قيام که براي هدف قرار دادن مواضع رژيم صهيونيستي و ايالات متحده آمريکا در صورت حمله احتمالي مورد استفاده قرار ميگيرند تدابير لحاظ شده براي اجراي استقرار نامتقارن توسط نيروي نظامي ايران بسيار متنوعتر از حزبالله لبنان است.

شليک موشک قيام
*سيلوهاي پنهاني، اسلحههايي مخفي
يکي مهمترين راهکار اين مسئله، استفاده از سيلوهاي زيرزميني پرتاب براي پنهانسازي موشکهاي آماده شليک ميباشد.
در اين روش موشک به صورت ايستاده در سيلوي بتني پرتاب در زيرزمين قرار ميگيرد و تنها سوخت و ژيروسکوبهاي مورد نياز براي هدايت بر روي آن نصب نميشود.

استقرار موشک بالستيک سپاه در سيلوهاي زيرزميني
در شرايط اضطراري و بلافاصله پس از اعلام آماده باش، سوخت مورد نياز به موشک تزريق شده و مختصات هدف مورد نظر به موشک داده ميشود. البته نگرانيهاي موجود درباره ماندگاري سوخت تنها مرتبط به سوخت مايع است و با توجه به دسترسي ايران به تکنولوژي استفاده از سوخت جامد و ساخت موشک سجيل با برد 2 هزار کيلومتر امکان شليک اين موشک از سيلوهاي استتار شده به روش گرم و احتراق در درون سيلو تنها در مدت 20 دقيقه امکانپذير است.
روش شليکهاي مخفي به سوي اهداف در نبرد غزه و در مقياسي بسيار کوچکتر از توان هجومي ايران توسط گروهاي مبارز فلسطيني به خصوص جنبش جهاد اسلامي در صحنه عمل تست شد؛ جايي که راکتهاي ابتدايي و نه چندان پيشرفته فلسطينيها با روشهاي کاملا ابتکاري و ابتدايي، به صورت مخفي و از زير زمين به سمت تلآويو و ديگر شهرهاي سرزمينهاي اشغالي شليک شد و شايد اين بزرگترين غافلگيري صهيونيستها در نبرد با فلسطينيان باشد.

استتار موشکهاي مقاومت در زير زمين در نبرد غزه
*تحرک استراتژيک
يکي ديگر از روشهاي پنهانسازي مواضع پرتاب، سوار کردن موشکها بر روي خودرو و لانچرهاي متحرک پرتاب و استقرار آن در محل شليک با تغيير جاي آن است.
در اين شيوه در صورت نياز به استفاد از اين موشک و با استفاده از خودروهاي حملکننده ميتوان موشک را به نقطهاي خاص منتقل و سپس با آمادهسازي آن نسبت به شليک به سوي هدف اقدام کرد.

شليک موشک فاتح
امکان جابهجايي خودروها و لانچرهاي پرتاب امکان تعيين مختصات نقطه پرتاب و در نتيجه پيشبيني مسير حرکت موشک را به شدت مشکل کرده و عملاً ميتواند به غافلگيري سيستم دفاعي حريف بينجامد.
در کنار اين بايد به اين مسئله نيز اشاره کرد که شليک انبوه موشکهاي ذکر شده ميتواند به سردرگمي سيستم هاي هشدار و نظارت نيز ختم شود.
*آمادگي براي ضربهاي بزرگتر
با چنين تفاسير و سرمايهگذاري نيروهاي نظامي ايران بر اتخاذ تاکتيکهاي نامتقارن در استقرار موشکهاي بالستيک ايران ميتوان به راحتي به اين نکته پي برد که در صورت بروز هرگونه درگيري نظامي که به طور حتم اولين نشانههاي آن حملات متقابل هوايي خواهد بود، مقابله با موشکهاي ايراني بسيار دشوار است و نظاميان آمريکايي و صهيونيستي بايد خود را براي مواجهه با انبوهي از موشکهاي ايراني آماده کنند که به صورت ناگهاني و از نقاط نامعلوم به سمت اهداف خود شليک ميشوند.

البته آنها حتما ميدانند که سرعت و قدرت اين موشکها بسيار بيشتر از موشکهاي کاتيوشا و زلزال حزبالله خواهد بود؛ موشکهايي که اين بار نه از منطقه محدودي مانند جنوب لبنان، بلکه از پهنهاي به وسعت سرزمين ايران شليک ميشود.